English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (6054 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti-friction pad U لایهضداصطکاک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti-Semitic U مخالف نژاد سامی
anti-Semitic U مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti- U به معنای "مخالف "
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti semite U ضد یهود
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semite U ضد یهود
anti-Semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semites U ضد یهود
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
anti social U ضد اجتماعی
anti-social U ضد اجتماعی
anti tr switch U کلید ضد فرگیر
anti U پاد
anti U مخالف علیه
anti U ضد
anti U :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti U انتی
anti U در مقابل
anti air U ضد هواپیمایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
anti aircraft U ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti capitalist U ضد سرمایه داری
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact U ...anti
anti corrosion composition U رنگ ضد زنگ
anti cyclical U ضد دورهای
anti dazzle screen U شیشه نورگیر
anti dazzle screen U شیشه ضد نور
anti dazzle vizor U افتابگیر
anti dazzle vizor U سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti derivative U ضد مشتق
anti detonant U مایع ضد بدسوزی
anti detonation U ضد بدسوزی
anti development policy U سیاست ضد توسعه
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
anti drumming sheet U ورق ضد تورم
anti dumping U ضد دامپینگ
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti flood valve U شیر اطمینان مانع طغیان
anti flouing paint U رنگ ضد خزه
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
anti freeze pump U پمپ ضد یخ
anti freezer U ضد یخ
anti freezer U ضد انجماد
anti friction bearing U یاطاقان غلطکی
anti g suit U لباس ضد فشار ثقل
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
anti icing U ضد یخ
anti icing fluid U مایع ضد یخ
anti induction cable U کابل ضد القا
anti inflationary policy U سیاست انقباضی
anti inflationary policy U ضد تورمی
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti knock property U درجه اکتان
anti knock property U خاصیت ضدضربه
anti matter U ضد ماده
anti menchanized defense U پدافند ضد مکانیزه
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anti particle U ضد ذره
anti propeller end U انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti semitic U ضد یهودی
anti sepsis U جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti skid U ضد لغزش
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti skid protection U حفافت از لغزش
anti skid system U سیستم ضد لغزش
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
anti socialist U ضد سوسیالیستی
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti strokes line U خط انتی استوکسی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti thesis U نقیض
anti thesis U وضع مقابل
anti thesis U انتی تز
anti thesis U برابر نهاد
anti trust law U قانون ضد تراست
Other Matches
friction U مالش
friction U اصطکاک
friction U اصطکاک [فیزیک]
friction U مالش اختلاف
friction U سایش
friction U حساسیت
internal friction U اصطکاک درونی
internal friction U سایش درونی
internal friction U مالش درونی سایش داخلی
internal friction U اصطکاک داخلی
fluid friction U اصطکاک روغنی
internal friction U گرانروی
internal friction U وشکسانی ویسکوزیته
magnetic friction U مالش مغناطیسی
tax friction U کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
tax friction U اصطکاک مالیاتی
static friction U اصطکاک ساکن
static friction U اصطکاک در استانه حرکت
sliding friction U اصطکاک لغزشی
skin friction U مقاومت پوسته
side friction U اصطکاک جانبی
rolling friction U اصطکاک غلتشی
friction clutch U کلاچ اصطکاکی
hydraulic friction U اصطکاک ابی
friction factor U ضریب اصطکاک
friction coefficient U ضریب اصطکاک
economic friction U اصطکاک اقتصادی
economic friction U موانع اقتصادی
coefficient of friction U ضریب اصطکاک
circular friction saw U اره کمانهای اصطکاکی
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
friction match U کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
friction pile U شمع مالشی
friction pile U شمع اصطکاکی
friction surface U سطح اصطکاک ترمز
friction tape U نوار چسب
friction velocity U سرعت اصطکاکی
friction welding U جوشکاری مالشی
gear friction U اصطکاک چرخ دنده
coefficient of friction U ضریب مالش
friction strip U نوارآتشزن
kinetic friction U اصطکاک جنبشی
internal friction U چسبندگی
angle of friction U زاویه اصطکاک
angle of friction U زاویه مالش
gear friction losses U تلفات اصطکاکی جعبه دنده
friction loss in pipes U افت بار در لوله ها
angle of internal friction U زاویه اصطکاک داخلی
friction horse power U توان تلف شده
friction for fittings and valves U اصطکاک در شیرها و بستها
brush friction loss U اتلاف مالشی زغال
magnetic friction clutch U کلاج مالشی مغناطیسی
coefficient of internal friction U ضریب اصطکاک داخلی
surface friction drag U پسای اصطکاک سطح
vincent friction screw press U پرس وینسنت
four column friction screw press U پرس اصطکاکی چهار ستونی
anti-histamine U آنتی هیستامین
anti-heroes U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-hero U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-histamine U ضد هیستامین
anti-freeze U پاد یخ
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-histamines U ضد هیستامین
anti-histamines U آنتی هیستامین
anti-pollutant U پادآلودگی
anti-pollutants U پادآلودگی
anti-tank U ضد تانک
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-theft U دزدگیر
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-freeze U ضد یخ
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-moth U مواد ضد بید فرش
anti-clockwise U بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-tank missile U گلولهموشکضدتانک
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
Anti – corruption campaign . U مبارزه با فساد
anti-vibration handle U دستهضدلغزش
anti-tank rocket U موشکضدتانک
anti-slip shoe U پایهضدلغزش
anti-slip foot پایه ضد لغزش
anti-skating device U دستگاهضدلفزش
anti-ship missile U گلولهموشکضدناو
anti-radar missile U گلولهموشکضدرادار
anti-torque tail rotor U دم چرخانضدلفزش
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com